ترویج کارآفرینی دکتر غلامحسین حسینی نیا2
نوشته شده توسط : محمد رضا ثمری

تعریف متا آنالیز

ü     روشهاي آماري است كه سعي مي نمايد اطلاعات بدست آمده در مرورساختار يافته را تركيب نموده و نتيجه گيري مبتني بر مستندات ارايه نمايد.

ü     در آمار، فراتحلیل یا فراپژوهش نتایج چند پژوهش را درهم می‌آمیزد که مجموعه‌ای از فرضیه‌های پژوهش‌های مربوط به هم را تشکیل می‌دهند.

ü     فراتحلیل را می‌توان تحلیل تحلیل‌ها یا پژوهش کردن روی مجموعه‌ی پژوهش‌ها تعریف کرد.

 

بررسی نقش فراتحلیل درمطالعات وتحقیقات سازمانی

سه دهه ازطرح ،بسط وگسترش تکنیک فراتحلیل می گذرد.فراتحلیل باکارگلاس آغازگردید و موردتوجه اندیشمندان قرارگرفته است.فراتحلیل روش سودمندومفیدی است که ازطریق آن می توان رهیافتی واحد و مشترک رافراهم نمود و این نتیجه حاصل مجموعه فراوان یافته های گسترده وتحقیقات گذشته می باشد . فراتحلیل روش کمی برای ترکیب تحقیقات است. اهمیت فراتحلیل به طورخاص به دودلیل می باشد:

الف .روش فراتحلیل درحوزه های مختلف علوم اجتماعی(همچون جامعه شناسی،روانشناسی،تعلیم وتربیت ومدیریت)وعلوم پزشکی(همچون بهداشت وپزشکی وسلامت) موردتوجه اندیشمندان واقع شده است.

ب.صاحب نظران باتولیدات علمی خودبه بسط و توسعه فراتحلیل دردو زمینه نظریه وتحقیق اقدام نموده اند.بخشی ازتلاشهاتوجه به مباحث نظری و آماری درکم وکیف فراتحلیل می باشد و بخشی دیگرتکیه براستفاده ازفراتحلیل درموضوعات و زمینه های موردعلاقه اجتماعی/رفتاری/آموزشی داشته است.یکی ازحوزه های پژوهشی درتحقیقات علوم اجتماعی اختصاص به مطالعات سازمانی داردکه ازآن میان برخی ازصاحب نظران سازمانی استفاده ازفراتحلیل رادرزمینه های سازمانی و اداری پیشنهادداده اند .

 

امتیازات فراتحلیل

ü     گلاس برخی از امتیازات فراتحلیل را در مقایسه با روش بازنگری سنتی بدین ترتیب عنوان می کند.

·        روش فراتحلیل در هنگام مرور پیشینه از روش های عینی برای یافتن مطالعات استفاده می کند، محققی که با روش فراتحلیل مرور می کند باید تمام پژوهش های مرتبط با یک زمینه ی خاص را پیدا کرده و آنها را در نظر بگیرد ..

·        فرا تحلیل خصوصیات مطالعات را با اصطلاحات کمی و شبه کمی توصیف می کند.

یک فراتحلیل گر هنگام مراجعه به نتایج تحقیقات، میانگین ها، انحراف استاندارد ها و نتایج آزمون های آماری را استخراج می کند نه داده های خام را.

·        فراتحلیل پیشینه های طولانی برخی موضوعات پژوهشی، که گاهی سال ها وقت لازم است تا این توده ی عظیم اطلاعات سازماندهی و برای ارائه به برنامه ریزان، مدیران و دست اندرکاران آماده شوند را خیلی خوب خلاصه می کند. با روش فراتحلیل بعد از کد گذاری نتایج پژوهش ها به راحتی می توان نتایج صدها پژوهش را خیلی سریع توصیف و تجزیه و تلیل کرد.مثلاً فراتحلیل اول گلاس و همکاران در مورد اثرات رواندرمانی حدود 475 مطالعه را در بر گرفته است.

·        فراتحلیل با استفاده از تکنیک های آماری روی ارتباط خصوصیات یک مطالعه با مطالعه بعدی تاکید می کند. هدف یک فراتحلیل گر فقط خلاصه کردن یک مجموع کامل از ادبیات تحقیق، یا یک متوسط اندازه اثر یا تعیین سطوح شاخص ها نیست بلکه او سعی می کند چگونگی خصوصیات مطالعه را که اندازه های اثر را تحت تاثیر قرار داده، مطالعه کند.

·        یک فراتحلیل گر علاوه بر تمرکز روی شاخص های آماری روی انداز اثر نیز تمرکز دارد.

·        روش فراتحلیل به علت دقت و ظرافت خاص آن و استفاده از روش های آماری نیرومند به ارتباطات خاصی دست پیدا می کند و به آزمون فرضیاتی می پردازد که در مطالعات گسترده نمی توان آنها را بررسی کرد. برای نمونه در سال 1983 کولیک و کولیک مطالعه ای در مورد کارآیی رواندرمانی و تفاوت های جنسی و ارتباط آن با وضعیت اقتصادی اجتماعی و خصوصیات فردی انجام دادند. نتایج نشان داد فراتحلیل در آزمودن فرضیات را شناخته ایم و تا چه اندازه به بحث و تفحص بیشتر نیاز داریم؟

ü     ارزشیابی نتایج فراتحلیل به منظور کاهش خطا

در بازنگری نتایج فراتحلیل معیارهای دقیق و واحدی برای ارزش یابی و سرانجام تصمیم گیری وجود ندارد. اما در هر فراتحلیلی منابع خطایی وجود دارد که می تواند اعتبار و دقت این روش را زیر سوالببرد. به منظور آشنایی با این منابع در این قسمت به شرح و توضیح مختصری درباره آنها می پردازیم.

o       سوگیری در نمونه انتخاب شده. تمام پژوهش هائی که فراتحلیل گر برای انجام فراتحلیل انتخاب می کند نمی تواند معرف و نماینده واقعی کل جامعه مورد پژوهش باشد. زیرا اغلب پژوهش هایی به چاپخانه راه پیدا می کنند که اولاً مشکل روز باشند و در ضمن مطابق ذوق و سلیقه سردبیر باشد و پژوهشگر ضمناً از شدت یا تجربه ای برخوردار باشد. ولی گاهی اوقات پژوهش های قوی و مناسبی انجام می شود که پژوهشگر آن از شهرتی برخوردار نیست و به همین جهت به چاپخانه راه پیدا نمی کند. از طرف دیگر گزارش یافته های غیر معنادار غالباً منتشر نمی شود زیرا پژوهش های زیادی برای سر دبیران می رسد که دارای نتایج معناداری هستند . برای حل این مشکل پیشنهاد می شود که در فراتحلیل از پژوهش های چاپ شده و نشده استفاده شود و هر دو به صورت جداگانه مورد تحلیل قرار گیرند.

o       عدم تجانس. در فراتحلیل اغلب میانگین پژوهش ها محاسبه می شود که نحوه ی اندازه گیری ، تعریف متغیر ها و یا واحد تحلیل ، آزمودنی، با هم تفاوت دارند. گلاس 1978 این مشکل را مسئله سیب و پرتقال نامیده است. به این معنی که گرچه سیب و پرتقال هر دو میوه هستند ولی آنها را نمی توان با هم جمع کرد. به عبارت دیگر دریست است که در فراتحلیل پژوهش هائی مورد پژوهش قرار می گیرند که دارای فرضیه های یکسانی هستند ، اما بین آنها در زمینه برخی از فعالیت های پژوهش ها اختلاف هایی وجود دارد که ترکیب آنها را غیر منطقی می کند.

نوع دیگر عدم تجانس، عدم تجانس در کیفیت است، به این معنا که در فراتحلیل گاهی اوقات از پژوهش هایی استفاده می شود که از نظر طرح و روش با هم متفاوتند. برخی برخی از آنها از پایائی و اعتبار بالایی برخوردار هستند. برای جلوگیری از این مشکل پیشنهاد می شود که پژوهش براساس این معیار دسته بندی و به هر کدام وزنی داده شود.

o       عدم استقلال( نتایج مرکب)

نقشه ذهنی

نقشه شناختی (Cognitive map) یا به عبارتی نقشه ذهنی (Mind map)

نقشه ذهنی، نموداریدرختی است که برای بیان کردن کلمات، ایده ها، فعالیت‌ها یا موارد دیگر مربوط به یک کلید واژه یا ایده مورد استفاده قرار می گیرد. این نمودار برای تولید، سازماندهی و ساختار دهی ایده‌ها و افکار به کار بسته می‌شود و در حل مسئله، فرایند تصمیم گیری و نوشتن می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

نقشه ذهنی برای ایجاد، تصویرکردن، ساختاردهی و طبقه بندی ایده ها در زمینه های مطالعات و تحقیق، حل مسئله و تصمیم سازی کاربرد دارد. با استفاده از نقشه ذهنی می توان به سرعت ساختار یک موضوع را شناسایی نمود و همچنین ارتباط بین اجزای سازنده موضوع را درک کرد. استفاده از نقشه ذهنی بسیار آسان است. کافی است برای استفاده از آن یک برگ کاغذ بردارید، یک دایره یا بیضی وسط صفحه بکشید و عنوان موضوع مورد نظر را درون آن بنویسید. سپس با اضافه کردن شاخه های مختلف متصل به مرکز، موضوعات جانبی را اضافه نمایید. هر شاخه می تواند زیر شاخه های مختلف داشته باشد. می توان برای هر موضوع در هر شاخه از رنگهای مختلف استفاده نمود و حتی می توان شکلهای مختلفی را کنار موضوعات اضافه نمود.

مروری بر نظریه سازه شخصی:

در طی فرآیند تلاش در جهت درک دنیای پیرامونمان، ایده ها و فرضیه هایی را درباره آن تشکیل می دهیم  و بر همین سیاق ما سازه هایی را تشکیل می دهیم. یک سازه، شیوه نگاه کردن فرد به رویدادهای موجود زندگی او است، شیوة تبیین یا تعبیر و تفسیر آن جهان. با توجه به این که افراد دارای تجربه های گوناگونی هستند، پس سازه های آنها با هم متفاوت خواهد بود. این سازه ها، چیزهایی هستند که هسته اصلی شخصیت فرد را شکل می دهند. وقایع و رویدادها هیچ نوع معنای ذاتی ندارند، بلکه معنای آنها بستگی به سازه ای دارد که بر اساس آن ساخته شده اند.سازه های ما از جهان و خودمان، نمایانگر انتظارات ما از وقایع و رویدادهاست. در نتیجه آنها اعمال و رفتار ما را هدایت می کنند.یکی از موارد مهم نظریه سازه شخصی، این است که تأکید عمده بر تفاوتهای فردی دارد و معتقد است که هر کسی مجموعه سازه های شخصی خود را دارد. از این نظر هیچ جایی برای تعیین تیپهای شخصیّتی یا تعمیم های مشابه در مورد مردم باقی نمی ماند.

 

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/7/7f/Guru_Mindmap.jpg/300px-Guru_Mindmap.jpg

نقشه های شناختی- قلمرو ذهن:

نقشه های شناختی در مدیریت به عنوان ابزار ادراک و شناخت تعریف می شوند که رفتار انسان را شکل می دهند. در تحقیقات مدیریت معمولا گفته می شود که ریشه نقشه های شناختی "تئوری سازه شخصی(Personal construct)" در روانشناسی است. از نظر این تئوری، فرد به صورت مداوم در حال ادراک واقعیت ها است و تجربه کردن لازمه بوجود آمدن نقشه های شناختی است.

ذهن انسان اصولا تمایل دارد که آنچه را که انتظار دارد، ببیند و باور کند. بنابراین، تجربیات قبلی فرد روی نتیجه گیری او از وقایع و تحلیل آنها اثر می گذارد. اگر تفاوت بین آنچه انتظار داریم و آنچه واقعا به وقوع می پیوندد زیاد باشد، ادراک ما از واقعه حول محور تجربه می گردد. در راه اندازی بنگاه، داشتن تجربه در صنعت مشابه بسیار مفید است. ولی داشتن تجربیات متفاوت کمک زیادی به راه اندازی و اداره بنگاه نمی کند. این به این دلیل است که نقشه شناختی فرد در زمینه راه اندازی و اداره بنگاه کمبود تجربه دارد و درست شکل نگرفته است.

بازنویسی نظریه سازه شخصی در کارآفرینی به این شکل است که " ما فرض می کنیم که دنیای کسب و کار وجود دارد و کارآفرین به مرور با آن آشنا می شود. ولی میزان مطابقت آنچه کارآفرین فکر می کند وجود دارد و آنچه واقعا وجود دارد، مرتبا در حال تغییر است. نقشه های شناختی کارآفرینان مختلف و مدیران مختلف با هم فرق می کند، با این حال می توان گفت که نقشه های شناختی کارآفرینان به طور کلی با نقشه های شناختی مدیران متفاوت است. "

نقشه ذهنی با قلمرو فرق می کند. نیمکره سمت چپ مغز انسان وظیفه فهم این تفاوت را به عهده دارد، درحالیکه نیمکره سمت راست مغز انسان مسئول تفکر استراتژیک است. به معنای دیگر برنامه ریزی در سمت چپ مغز انسان انجام می شود درحالیکه اجرا و پیاده سازی آن توسط سمت راست مغز انسان انجام می شود. به همین دلیل است که بسیاری از طرح های کسب و کار در مرحله اجرا و پیاده سازی شکست می خورند. از آنجا که نقشه های شناختی کاملا انتزاعی هستند و فرآیند کارآفرینی و مدیریت کاملا اجرایی است، پیاده سازی نقشه های شناختی با مشکل مواجه می شود، مخصوصا زمانی که کارآفرین تلاش می کند تا بنگاه جدیدی را در محیط پویا و رقابتی راه اندازی کند.

یکی دیگر از ویژگی های مهم نقشه های شناختی تعامل آن با زمان است. چراکه اقدامات در بعد زمان معنی پیدا می کنند. زمان و تجربه ارتباط نزدیکی دارند، چراکه تجربه در بعد زمان به وقوع پیوسته است. ذهن انسان تجارب را به صورت اتفاقات علت و معلولی که در طول زمان رخ داده اند، ارزیابی می کند. بنابراین در فرآیند تصمیم گیری، کارآفرین اتفاقات آیند را معلول تصمیمات و اقدامات امروز خود می داند.

 

 

نقشه ذهنی کشیده شده توسط دست

نقشه ذهنی، نموداری درختی است که برای بیان کردن کلمات، ایده ها، فعالیت‌ها یا موارد دیگر مربوط به یک کلید واژه یا ایده مورد استفاده قرار می گیرد. این نمودار برای تولید، سازماندهی و ساختار دهی ایده‌ها و افکار به کار بسته می‌شود و در حل مسئله، فرایند تصمیم گیری و نوشتن می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.

عناصر یک نقشه ذهنی به صورت ادراکی و بر اساس اهمیت مطالب در قالب گروه ها، شاخه‌ها و قسمت‌های متفاوت قرار می گیرند. نقشه‌های ذهنی را می توان برای مرور حافظه نیز به کار بست.

نقشه‌های ذهنی با ارایه کردن یک نمای شعاعی، شکلی و غیر خطی مغز را در ضمن تلاش برای حل مسئله و فعالیت‌های سازمان دهی، به سمت طوفان فکری هدایت می کند. اگر چه شاخه‌های یک نقشه ذهنی نشانگر ساختار سلسله مراتبی درختی است، اما قرارگیری شعایی آنها اولویت بندی معمول را مختل می‌کند که در این حیث با ساختارهای خطی متفاوت است. این رویکرد به سمت طوفان فکری کاربران این نمودار را تشویق می‌کند که مفاهیم را بدون میل به استفاده و آغاز یک قالب فکر خاص به یکدیگر متصل کنند.

نقشه ذهنی را می توان با همان ایده ترسیم مفاهیم رسم کرد. اولی بر مبنای سلسله مراتب شعاعی و ساختار درختی ای است که ارتباط بین مفهوم کلیدی و شاخه‌ها را نشان می دهد، در حالی که در ترسیم مفاهیم، اتصال بین مفهوم‌ها به شکل هایی متنوع تر صورت می پذیرد.

http://amir.mehrani.googlepages.com/IaGo_J001ArtdepMindmap.jpg

 

 




:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 5 مهر 1396 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: